محمد لینوکس

همه چیز به غیر از لینوکس!

محمد لینوکس

همه چیز به غیر از لینوکس!

وایسا دنیا

با این ترانه خیلی حال کردم

من دیگه خسته شدم بس که چشمام بارونیه
پس دلم تا کی فضای غصه رو مهمونیه
من دیگه بسه برام تحمل این همه غم
بسه جنگ بی ثمر برای هر زیاد و کم

وقتی فایده ای نداره . غصه خوردن واسه چی
واسه عشقای تو خالی ساده مردن واسه چی
نمیخوام چوب حراجی رو به قلبم بزنم
نمیخوام گناه بی عشقی بیفته گردنم

نمیخوام دربه در پیچ و خم این جاده شم
واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
یا یه موجود کم و خالی پرافاده شم
وایسا دنیا ، وایسا دنیا من میخوام پیاده شم

همه حرف خوب میزنند اما کی خوبه این وسط
بد و خوبش به شما ما که رسیدیم ته خط
قربونت برم خدااا چقدر غریبی رو زمین
آره دنیا ما نخواستیم دل با خودت ندیییم

نمیخوام دربه در پیچ و خم این جاده شم
واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
یا یه موجود کم و خالی پرافاده شم
وایسا دنیا ، وایسا دنیا من میخوام پیاده شم

این همه چرخیدی و چرخوندی آخرش چی شد
اون بلیت شانس داره بگو قسمت کی شد
همه درویش همه عارف جای عاشق پس کجاست
این همه طلسم و ورد جای خوش دعا کجاست

نمیخوام دربه در پیچ و خم این جاده شم
واسه آتیش همه یه هیزم آماده شم
یا یه موجود کم و خالی پرافاده شم
وایسا دنیا،وایسا دنیا من میخوام پیاده شم

نمیخوام دربه در
دربه در
دربه در
دربه در
دربه در
دربه در
دربه در

نمیخوام دربه در
دربه در
دربه در
دربه در
دربه در
دربه در
دربه در

اگه میخای گوش کنی اینجا کلیک کن

گیر جدید

وزارت ارشاد شعر ((اتل،متل،توتوله))را به دلایل زیر ممنوع کرد:

1.وجود کلمات توتوله،پستان و تحریک کودکان

2.استفاده از کشور هندوستان

3.زن کردی

4.ترویج بی حجابی...............

شعر اصلاح شده:

....اتل متل زباله،گاو حسن باحاله،هم شیر داره هم آستین،شیرشو بردن فلسطین،بگیر یک زن

راستین،اسمشوبذار حکیمه،که چادرش ضخیمه

خاطرات ۱۴ ملوان انگلیسی(2)

پنجم فروردین

اینجا عید است انگار. ایرانی ها هم بابانوئل دارند منتها یک مقدار ریش اش را بد اصلاح کرده و کلا جوادتر از بابانوئل است. ایرانی ها در عید

نوروز به دیدن هم می روند و هی تخمه می خورند و هی همدیگر را می بوسند البته مردها مردها را و زنها زنها را.اینجا به ما یک آپارتمان داده

اند که چهارده نفره تویش زندگی کنیم، یک آپارتمان را هم تکی داده اند به فی. هرچه هم که ما می گوییم خب این چه کاریه که ما توی این

آپارتمان پای یکی مان توی دهن آن یکی باشد و مثل ساردین بخوابیم و فی تنهایی توی آن آپارتمان باشد به خرجشان نمی رود و می گویند

اختلاط زن و مرد نباید باشد. فیلیکس به آنها گفت بابا ما توی ناوچه که بودیم همه یک جا می خوابیدیم هیچ مساله ای هم نبود. ولی اینها با

وجود اینکه خیلی مهربان هستند به خرجشان نمی رود.جان گفت:ولی این کار شما مصداق انفرادیست.ولی آقا ریشوئه گفت:تقصیر ما نیست اگر

شما دو تا زن در پرسنل تان داشتید الان آن خواهر در انفرادی نمی افتاد.یک روسری هم سر فی کرده اند که شده عینهو کلفت های داستان

های دیکنز.

ششم فروردین

امروز تورلیدرمان آمد و ما را برد دیدن کاخ های شاه. توی راه گفت که شاه و درباریان چقدر پول ملت را حیف و میل می کرده اند و کاخ

هایشان را پر از اجناس آنتیک کرده بوده اند. ما که هرچه اتاق های کاخ را دیدیم خالی بود. یک جا فقط یک میزناهارخوری بود که می گفتند

خیلی گران است و شاه پشت آن بیت المال را میل می کرده. یک جا هم یک میز تحریر بود که من از تور لیدر پرسیدم این چرا باقی مانده؟ که

تور لیدر تکانش داد و دیدیم لق می زند و قابل استفاده نبوده.در کل اصلا از آن زرق و برق کاخ های مشرق زمین خبری نبود و من فهمیدم

رسانه های ما چقدر به ما دروغ می گفته اند. بعد ما را بردند موزه جواهرات سلطنتی که خیلی زیبا بود و ما پرسیدیم اگر شاه اینقدر بد بوده برای

چی اینها را بار نکرده ببرد؟ گفتند چون ملعون فکر می کرد بر می گردد مثل بیست و هشت مرداد.آقاهه این را با یک اخمی گفت که ما مجاب

شدیم.

خاطرات ۱۴ ملوان انگلیسی(۱)

سوم فروردین

ما امروز به خاک ایران تجاوز کردیم همه اش هم تقصیر فیلیکس بود چون هرچه من به او گفتم که ما وارد آبهای نیلگون خلیج فارس شدیم اون

گفت نه نشدیم جی پی اس نشون میده که نشدیم. راست هم می گفت ولی باز هم تقصیر اون بود چون من صد دفعه گفتم از این جی پی اس

های ارزان ژاپنی نخریم بریم جی پی اس صاایران بخریم که الان صنعت الکترونیک دنیا رو قبضه کرده و یک اینچ هم خطا نداره ولی به گوشش

نرفت که نرفت.

چهارم فروردین

این ایرانی ها واقعا مهمان نوازند. دیروز وقتی ما خواستیم از قایق تندرو پیاده شیم هرچی من خواستم کرایه ی قایق را بدم آن آقا ریشوئه که

پشت تیربار بود گفت نه، حساب شده. وقتی هم که ما پیاده شدیم فرش قرمز انداخته بودند و دو تا دختر سیاه سوخته آمدند دسته گل به ما

دادند و گروه سرود هم آهنگ ورزشکاران پیروز بادا رخشان چون گل هر روز بادا را اجرا کردند و خلاصه کلی تحویلمون گرفتند.

منظوری ندارم....!!!

روال و رسم زن داری چنین است
پسر ای نازنین فرزند دلبند
بیا بشنو زن بابا پند یک چند
مکن هرگز به همسر مهربانی
بدو دشنام ده تا می توانی
مکن هرگز تو ای مرد خردمند
نوازش جز به شلاق و کمربند
مران در پیش او لبخند بر لب
مبادا افکند بادی به غبغب
نشان مرد با غیرت چنین است
اگر زن خنده رو باشد، غمین است
اگر گویی عیالم بهترین است
حسابت با کرام الکاتبین است
چه خوش زیبا سرود آن پیر دانا
الهی بام عمرش تا ثریا
زن از پهلوی چپ شد آفریده
ز چپ کس راستی هرگز ندیده
از این رو نام این موجود زن شد
که زن هم قافیه با اهرمن شد
به زنها نرمی و رافت روا نیست
محبت جز به لعن و ناسزا نیست
شبانگاهان چو آیی از سرکار
نما او را به هر ترفند آزار
یقین می دان زن آزاری نه این است
روال و رسم زن داری چنین است
زن شایسته تکریم و تحسین
نماید مرد را دربست تمکین
بود روزانه خدمتکار آقا
به شبها هم کند با او مدارا
کشد بر دوش، مایحتاج منزل
بود هر سال یک فرزند حامل
یکی کودک به کول و یک به پهلو
دوان یک گله کودک از پی او
اگر فرزانه و آگاه باشد
مطیع شوهر و الله باشد