امروز صبح که از خواب بیدار شدی، نگاهت می کردم،
امیدوار بودم که با من حرف بزنی، حتی برای چند کلمه،
نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد،
از من تشکر کنی، اما متوجه شدم که خیلی مشغولی،
مشغول انتخاب لباسی که می خواستی بپوشی،
وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاضر
شوی فکر می کردم چند دقیقه ای وقت داری که بایستی
ادامه مطلب ...