احتمال دارد در پایان یک مصاحبه شغلی، مصاحبه کننده از کارجو بپرسد چه پرسشی دارید؟ در این جا استخدام کننده در جستجوی دو موضوع است: اول آنکه؛ مصاحبه کننده میخواهد به کارجو کمک کند تا از شغل و شرکت درک بهتری بیابید، و به آنچه در ذهن دارید و کمتر آشکار است پاسخ دهد، همچنین با انواع پرسشهایی که مطرح میکند میخواهد دید بیشتری به وی بدهد.
احتمال دارد در پایان یک مصاحبه شغلی، مصاحبه کننده از کارجو بپرسد چه پرسشی دارید؟ در این جا استخدام کننده در جستجوی دو موضوع است: اول آنکه؛ مصاحبه کننده میخواهد به کارجو کمک کند تا از شغل و شرکت درک بهتری بیابید، و به آنچه در ذهن دارید و کمتر آشکار است پاسخ دهد، همچنین با انواع پرسشهایی که مطرح میکند میخواهد دید بیشتری به وی بدهد.
پرسشهای اشتباه میتواند تأثیر خوب اولیه را در مصاحبهکننده از بین ببرد. از این رو مهم است پرسشهای سنجیده ای در مورد شغل و سازمان مطرح شود.
در این جا به 10 پرسش اشاره میشود که بایستی از طرح آنها پرهیز شود:
1- شرکت شما چه کاری انجام میدهد؟
کارجو میتواند با کمی تحقیق به پاسخ این پرسش پی ببرد. در حالی که با طرح آن، این طور تلقی میشود که فردی ناپخته، بیانگیزه و تنبل است.
2-شرکت چه مزایایی ارائه میکند؟
در این مرحله نباید در این مورد پرسش شود و قطعاً نباید در مورد جزئیات مزایا از جمله کمکهای پزشکی، پوشش درمانی برای دندانپزشکی، روزهای مرخصی و غیره سؤال شود. زمان این گونه پرسشها هنگامی است که درباره جزئیات شغلی مذاکره میشود. در این مرحله پرسشها بایستی پیرامون خود شغل و سازمان متمرکز باشد.
3-آیا میتوانم ساعت 3 بعدازظهر پنجشنبهها بروم؟
کارجو با شروع این گونه پرسشها و طرح درخواست رفتارهای ویژه، پیش از آنکه حتی شغلی به دست آورد، به کارفرما این گونه القاء خواهد نمود که میخواهد مرتباً استثنائاتی برای خود قائل شود و یا اینکه درخواست کار در ساعات متفاوت و یا روزهای خاص و غیره برای خود دارد. اکنون وقت طرح چنین درخواستهایی نیست. وقتی به شما پیشنهاد کاری شد، آن گاه میتوانید برای آنچه میخواهید مذاکره کنید.
4- آیا تست مواد مخدر میگیرید؟
با طرح این پرسش کارجو، درباره خود ابهاماتی را در ذهن کارفرما مطرح خواهد کرد.
5-میتوانم نقشی در کار و... ایفا کنم؟ (کاری که به درخواست شغلی ارتباطی ندارد)
این سؤال مناسب نیست، زیرا ممکن است درباره فعالیتهای اجتماعی رسانهای آن شرکت، هیجان زده باشید، و یا از رویداد بزرگی که شرکت هر سال برگزار میکند، به هیجان بیاید، اما با توجه به اینکه این موضوعات به درخواست شغلی شما ارتباطی ندارد این گونه وانمود میشود که این رویدادها برای کارفرما نسبت به کاری که در واقع در حال انجام مصاحبه برای آن است،هیجانانگیزتر است.
6- آیا کارکنان از تخفیف در محصول شرکت برخوردار میشوند؟
این مرحله از گفتگو فقط در این خصوص است که آیا کارفرما برای کار در شرکت مناسب است یا نه. از این رو پاسخ به پرسش فوقالذکر بعید است تأثیری داشته باشد.
7-آیا در مورد من از معرفهایی که ذکر شدهاند تحقیق میکنید ؟
اغلب کارفرمایان از معرفها تحقیق میکنند. از این رو طرح این سؤال اینگونه تلقی میشود که کارفرما چیزی برای پنهان کردن دارد.
8-چه مدت برای غذا وقت داده میشود؟
اگر تلقی شود که برای کارجو دور شدن از کار اهمیت بیشتری دارد تا خود شغل، تأثیر بدی از شما به جای میگذارد.
9-چرا باید در این شغل کار کنم؟
اگر کارجو خود نفهمیده است چرا برای مصاحبه حضور یافته است، مصاحبهکننده بعید است که بتواند چنین درکی به او بدهد.
10-مصاحبه مرا چگونه ارزیابی میکنید؟
پاسخ این پرسش برای مصاحبه کننده روشن است، زیرا مصاحبه کننده خوب، برای بررسی گفتگوهای انجام شده، وقت میگذارد، و کارجو را با سایر متقاضیان مقایسه میکند. بنابراین، مصاحبه شغلی را نباید با یک اظهار نابهجا به پایان رساند.
>اصطلاح کج دار و مریز یا به صورتی که بیشتر مردم فهم می کنند و می
نویسند «کج دار و مریض» از جمله اصطلاحاتی است که توسط مردم به اشتباه به
کار می رود. مردم آن رابا مریضی مرتبط می دانند. این اصطلاح در اصل کج دار و
مریز است. به معنای اینکه ظرف را کج نگه دار و در عین حال مواظب باش که
نریزد و نسبتی با مریضی ندارد.
>>>شاعر در این خصوص می گوید:
>>>
>>>رفتــم بـه سـر تـربت شمس تبـریـــز دیــدم دوهــــزار زنگیــــان خونــریـــز
>>>هر یک به زبان حال با من می گفت جامی که به دست توست کج دار و مریز
>>>
بعضی عشقها مثه قصه نوحه از ترس طوفان میان سراغت؛
بعضی عشقها مثه قصه ابراهیمه، باید همه چیزتو براش قربانی کنی؛
بعضی عشقها مثه قصه مسیحه، آخرش به صلیب کشیده میشی؛
اما بیشتر عشقها مثله قضیه موساست، یه کم که دور میشی یه گوساله جاتو میگیره!!!
از اساتیدمون میگفت: "یه استاد داشتیم هر سری میومد سر کلاس به دختر خانمها تیکه میانداخت.
یه روز دخترا تصمیم گرفتند با اولین تیکه ای که انداخت از کلاس برن بیرون....
قضیه به گوش استاد رسید (میدونید که، توسط عده ای از آقا پسرهای جان بر کف!!!!!)، جلسه بعد استاد کمی دیر اومد سر کلاس و برای توجیه دیر آمدنش گفت: از انقلاب داشتم میومدم، دیدم یه صف طولانی از دخترا تشکیل شده، رفتم جلو پرسیدم، گفتند با کارت دانشجویی شوهر میدن!
دخترا پا شدند که برن بیرون، استاد گفت: کجا میرید، وقتش تموم شد، تا ساعت 10 بود! تمام کلاس رفت رو هوا !!!!
آیا می دانستید که گاهی به هم می رسیم و می گوییم 120 سال زنده باشی یعنی چه و از کجا آمده؟ برای چه نمی گوییم 150 یا 100 سال یا ...
در ایران قدیم، سال کبیسه را به این صورت محاسبه می کردند که به جای اینکه هر 4 سال یک روز اضافه کنند و آن سال را سال کبیسه بنامند (حتما خوانندگان می دانند که تقویم فعلی که بنام تقویم جلالی نامیده می شود حاصل زحمات خیام و سایر دانشمندان قرن پنجم هجری است) هر 120 سال، یک ماه را جشن می گرفتند و در کل ایران، این جشن برپا بود و برای این که بعضی ها ممکن بود یک بار این جشن را ببینند و عمرشان جواب نمی داد تا این جشن ها را دوباره ببینند (و بعضی ها هم اصلا این جشن را نمی دیدند) به همین دلیل، دیدن این جشن را به عنوان بزرگترین آرزو برای یکدیگر خواستار بودند و هر کسی برای طرف مقابل آرزو می کرد تا آنقدر زنده باشی که این جشن باشکوه را ببینی، و این، به صورت یک تعارف و سنتی بی نهایت زیبا درآمد که وقتی به هم می رسیدند بگویند 120 سال زنده باشی.
هر زمان شایعه ای رو شنیدید و یا خواستید شایعه ای را تکرار کنید این
فلسفه را در ذهن خود داشته باشید!
در یونان باستان سقراط به دلیل خرد و درایت فراوانش مورد ستایش بود. روزی
فیلسوف بزرگی که از آشنایان سقراط بود، با هیجان نزد او آمد و گفت: سقراط
میدانی راجع به یکی ازشاگردانت چه شنیده ام؟
سقراط پاسخ داد: لحظه ای صبر کن. قبل از اینکه به من چیزی بگویی از تو می
خواهم آزمون کوچکی را که نامش سه پرسش است پاسخ دهی.
مرد پرسید: سه پرسش؟
سقراط گفت: بله درست است. قبل از اینکه راجع به شاگردم با من صحبت کنی، لحظه ای آنچه را که قصد گفتنش را داری امتحان کنیم.
بعد از آنکه خواندیم که چطور وقتی برق شهر قطع شد مردم داخل سوپر مارکتها و
فروشگاههای بزرگ به آرامی و در تاریکی همه چیزهایی را که در سبد خریدشان
قرار داده بودند سر جایشان برگرداندند و به آرامی از فروشگاهها خارج شدند.
>>>>
>>>>چیزی نگذشت که تمیزی و نظم کمپهای مردم سیلزده که توی
ورزشگاههای شهر بنا شده بود توجه همه را جلب کرد ، بعد دیدیم که مسئولان
شهر جلوی مردم سجده میکنند و معذرت میخواهند بخاطر اینکه سونامی شده و ما
نتوانستیم بهتر از این از شما مراقبت کنیم.
>>>>