محمد لینوکس

همه چیز به غیر از لینوکس!

محمد لینوکس

همه چیز به غیر از لینوکس!

داستانی از ایتالو کالوینو

ایتالو کالوینو (به ایتالیایی: Italo Calvino) (۱۵ اکتبر ۱۹۲۳ - ۱۹ سپتامبر ۱۹۸۵) یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان ایتالیایی قرن بیستم است. بسیاری از آثار وی به زبان فارسی ترجمه شده‌است. او نویسنده، خبرنگار، منتقد و نظریه‌پرداز ایتالیایی است که فضای انتقادی آثارش باعث شده او را یکی از مهم‌ترین داستان نویس‌های ایتالیا در قرن بیستم بدانند.


شهری بود که همه اهالی آن دزد بودند...!
شبها پس از صرف شام، هرکس دسته کلید بزرگ و فانوس را برمیداشت و از خانه بیرون میزد؛ برای دستبرد زدن به خانه یک همسایه !
ادامه مطلب ...

: بازاریابی یا کلاهبرداری

حتما این روزها تبلیغات گسترده همراه اول در ماه مبارک را از رسانه ها شنیده اید 5+55
 
: بازاریابی یا کلاهبرداری
 
 
 
در حال نوشتن مقاله ای هستم با عنوان "بازاریابی غیر اخلاقی " اما  امروز با یک نمونه ی جدید آشنا شدم که طاقت نیاوردم تا زمان تکمیل شدن مقاله برای صحبت کردن درمورد آن صبر کنم !

""پیام کوتاه می  آید و تلویزیون هم تبلیغ می کند که  با همراه اول ، 5 دقیقه صحبت کنید و هزینه بپردازید، 55 دقیقه رایگان هدیه بگیرید.!

اما هیچ کجا  اشاره هم نمیکند که ...
وقتی شما عضو طرح شدید حتی چند ثانیه  هم صحبت کنید 5 دقیقه کم می شود !!...""

این یعنی دقیقا مصداق مدرن از :

" غش در معامله" از نظر حقوق اسلامی و "کلاه برداری" به زبان خودمانی !

در میان تمام روشهایی که این مدت  در روشهای بازاریابی غیر اخلاقی شناسایی کرده ام این نوع روش غیر اخلاقی آنهم توسط سازمانی با این حجم فعالیت و تراکنش مالی با این برند معروف و معتبر واقعا ویژه و نگران کننده بود .

درست است که بازار رقابت ، همه ی سازمانها را دیر یا زود وادار به نو آوری در ارائه خدمات و محصولات و روشهای بازاریابی می کند . اما نو آوری با زیر پا گذاشتن حقوق مشتریان تفاوت بسیار زیادی دارد .
ما از کودکی شنیده ایم ،  "خدا از حق خودش می گذرد اما از حق بندگان نه !"  ، چطور ممکن است برای کسب در آمد و با بهانه ی استفاده از ترفندهای بازاریابی راضی شویم اینچنین و به این شکل رسمی و بی پروا حقوق دیگران را ضایع کنیم ؟!

حتی در کشورهایی که ما از رعایت اصول اخلاقی از سوی آنها چندان مطمئن نیستیم رعایت حقوق مشتریان یکی از مواردی است که به هیچ بهانه ای قابل تخطی نیست و عواقب قانونی سختی دارد .

مساله اینجا اینست که اینبار یک شرکت کوچک گمنام با یک آگهی کوچک و غیر رسمی اقدام به بازاریابی غیر اخلاقی و در نتیجه کلاه برداری نکرده است یک شرکت بزرگ و کاملا رسمی و با استفاده از رسانه ی ملی با آسودگی خاطر حقوق مشتریان خود را به بازی گرفته است !!

امیدوارم که مسولین همراه اول توضیحی قانع کننده برای این موضوع داشته باشند و اگر نداشتند بجای توجیه به شکل رسمی از تمام مردم بخاطر این رفتار غیر اخلاقی عذرخواهی کرده و از این پس نسبت به رعایت اخلاق در عملکرد خود دقت بیشتری داشته باشند .

مواظب باشین سوتی ندین

همسر: چکار میکنی بعد اینکه من بمیرم؟ میری زن دیگه میگیری؟
شوهر: قطعا نه!
همسر: چرا که نه؟ دوست نداری دوباره متاهل بشی؟
شوهر: خوب معلومه که میخوام
همسر: خوب چرا پس نمیخوای دوباره ازدواج کنی؟
شوهر: باشه باشه دوباره ازدواج میکنم
همسر: ازدواج میکنی واقعا؟
شوهر: ......!؟
همسر: یعنی تو همین خونمون باهاش زندگی میکنی؟
شوهر: البته خوب اینجا خونه خوب و بزرگیه
همسر: باهاش روی تختمون هم میخوابی؟
شوهر: مگه جای دیگه هم میتونیم بخوابیم؟
همسر: بهش اجازه هم میدی ماشینم رو برونه؟
شوهر: احتمال زیاد، خوب ماشین نو هست دیگه
همسر: عکسهای من رو هم با عکسهاش عوض میکنی؟
شوهر: اگر جای مناسبی باشه چرا که نه؟
همسر: جواهراتم رو هم بهش میدی؟
شوهر: مطمئنم که اون جواهرات مخصوص خودش رو طلب میکنه
همسر: یعنی کفشم رو هم میپوشه؟
شوهر: نه سایزش 38 هست

همسر: [سکوت]
شوهر: [گند زدم!]

داستان های آموزنده

از وینستون چرچیل پرسیدند
آقای نخست وزیر، شما چرا برای ایجاد یک دولت استعماری و دست نشانده به آنسوی
 اقیانوس هند می روید و دولت هند شرقی را بوجود می آورید، اما

این کاررا نمی توانید در بیخ گوش خودتان یعنی در ایرلند که سالهاست با شما
در جنگ و ستیز است انجام دهید ؟
وینستون چرچیل بعد از اندکی تامل پاسخ می دهد:
برای انجام این کار به دو ابزار مهم احتیاج هست
این دوابزار مهم را درایرلند دراختیار نداریم .
سوال می‌ شود: این دو ابزار چیست؟
چرچیل در پاسخ می گوید:
اکثریت نادان و اقلیت خائن

واقعا به نظر شهید مرتضی مطهری «فردوسی مردی زیانکار بود»؟‎

من این پست رو واسه دفاع از مطلب قبلی گذاشتم


خلاصه مطالب: آیا جملاتی مانند «فردوسی مردی زیانکار بود» یا عبارت «مرد خاسر زیان‌ بردۀ تهیدست‌» از شهید مطهری است و در کتاب نور ملکوت قرآن آمده است؟ آیا آیت الله مرتضی مطهری معتقد بود «زنده‌ کردن‌ لغات‌ فارسی‌ باستانی‌، برگشت‌ از تعالیم‌ قرآن‌ است»؟

    بر خلاف ادعای شایعه: این سخنان از شهید مرتضی مطهری نیست.
    شایعه جملاتی را به شهید مطهری نسبت می‌دهد، از قبیل «فردوسی مردی زیانکار بود. زنده‌ کردن‌ لغات‌ فارسی‌ باستانی‌، برگشت‌ از تعالیم‌ قرآن‌ است‌» و متذکر می‌شود که این جملات از کتاب نور ملکوت قرآن برداشته شده‌اند.
    نویسنده کتاب نور ملکوت قرآن شخص دیگری است و ربطی به شهید مطهری ندارد. برای اطلاع از نظرات شهید مطهری درباره فردوسی نکات تکمیلی را بخوانید.
    درست است که: این جملات متعلق به کتاب نور ملکوت قرآن (تالیف آیت الله حسینی طهرانی) است.
    جملات مذکور در شایعه - که نمونه آن در ادامه متن وجود دارد - عینا از جلد چهارم کتاب نور ملکوت قرآن (ص ۱۴۵) برداشته شده‌اند. این کتاب تالیف آیت الله حسینی طهرانی است و متن کامل آن در سایت معارف اسلام (که اختصاص به آثار ایشان دارد) وجود دارد.
    در حال حاضر جلدهای دوم تا چهارم این کتاب در سایت معارف اسلام از دسترس خارج شده‌اند و مراجعه به آنها با پیغام خطا مواجه می‌شود. اما نسخه‌ی آرشیو شده صفحه در سال ۲۰۰۸ دسترس است: لینک
    همچنین فهرست این کتاب نیز در روی سایت قابل رویت است و می‌توان عنوان بخش «تبلیغات‌ برای‌ فردوسی‌ و شاهنامه‌، تبلیغات‌ علیه‌ اسلام‌ است‌» را در آن یافت که حاوی مطالب مذکور است. (فهرست جلد چهارم کتاب نور ملکوت قرآن)
    «یک کلاغ» از خوانندگان خود دعوت می‌کند پیش از قضاوت عجولانه درباره نویسنده این جملات، سایر نظرات و مطالب ایشان را نیز مطالعه کنند و به صرف خواندن چند جمله خارج از متن اکتفا نکنند.

تکمیلی - نظر شهید مرتضی مطهری درباره شاهنامه فردوسی
در هیچ یک از آثار شهید مطهری مستقیما به موضوع شاهنامه یا شخصیت فردوسی پرداخته نشده است. چنانکه خود ایشان در مقدمه‌ی یکی از کتابهایشان شرح می‌دهند، علت این امر کمبود فرصت کافی بوده است.


متن کامل

!دو دیدگاه در باره فردوسی،یکی ایرانی و یکی غیر ایرانی

مرتضی مطهری : فردوسی مردی زیانکار بود؛ زنده‌ کردن‌ لغات‌ فارسی‌ باستانی‌، برگشت‌ از تعالیم‌ قرآن‌ است‌!
مرتضی مطهری درباره فردوسی ،شاعر بزرگ ایرانی که زبان پارسی را زنده کرده است میگوید : فردوسی مردی زیانکار بود.زنده‌ کردن‌ لغات‌ فارسی‌ باستانی‌، برگشت‌ از تعالیم‌ قرآن‌ است‌. اینهمه‌ سر و صدا برای‌ عظمت‌ فردوسی‌، و جشنواره‌ و هزاره‌ و ساختن‌ مقبره‌، و دعوت‌ خارجیان‌ از تمام‌ کشورها برای‌ احیاءِ شاهنامه‌، و تجلیل‌ و تکریم‌ از این‌ مرد خاسر زیان‌ بردۀ تهیدست‌ برای‌ چیست‌؟! برای‌ آنست‌ که‌ در برابر لغت‌ قرآن‌ و زبان‌ عرب‌ که‌ زبان‌ اسلام‌ و زبان‌ رسول‌ الله‌ است‌، سی‌سال‌ عمر خود را به‌ عشق‌ دینارهای‌ سلطان‌ محمود غزنوی‌ به‌ باد داده‌ و شاهنامۀ افسانه‌ای‌ را گرد آورده‌ است‌.
ادامه مطلب ...

ظرفیت پذیرش نعمت

از خداوند بخواهیم قبل از آنکه نعمتی را بر ما ارزانی دارد ظرفیت پذیرش نعمت را بما عطا نماید.
 
 
یکى از بهترین دروازه بانان فوتبال جهان دروازه بان تیم ملى اسپانیا که در رئال مادرید صاحب رکوردهاى عجیب و غریبى شده، هفته قبل کارى کرد که قلب همه انسان هاى عاطفى را لرزاند.

ظاهراً «ایکر» همراه خانواده اش براى خوردن غذا به یک رستوران رفته بود که در آنجا با یک نوجوان ۱۳ ساله که دچار نقص عضو بوده روبه رو مى شود، پسرک بیمار به محض دیدن دروازه بان افسانه اى اسپانیا به سراغ او مى رود و مى گوید:

«آقاى کاسیاس ... در روز بازى با پرتغال، تو به این خاطر موفق شدى پنالتى ها را دریافت کنى که من و بقیه دوستانم در مدرسه بچه هاى استثنایى، برایت دعا کردیم!»

ایکر کاسیاس که به سختى جلوى اشکش را مى گیرد از پسرک تشکر مى کند و نام و آدرس مدرسه را از او مى گیرد و ... فردا ظهر حوالى ظهر، ناگهان «کاسیاس بزرگ» وارد مدرسه مذکور مى شود و در میان بهت وحیرت مسئولان مدرسه - و شادى زاید الوصف شاگردان آن مدرسه - به بچه ها مى گوید:

« من آمدم اینجا تا براى دعاهایى که در حقم کردین که پنالتى را بگیرم، شخصاً از شما تشکر کنم!»

 بچه هاى مدرسه که از خوشحالى سر از پا نمى شناختند، اطراف «ایکر» حلقه مى زنند و با او عکس مى اندازند و امضا مى گیرند و ... که ناگهان یکى از بچه ها به او مى گوید:

« آقاى کاسیاس تومیتونى پنالتى مرا هم بگیرى؟»

 ایکر نیز بلافاصله از داخل ماشینش لباس هاى تمرین را درآورده و برتن مى کند و همراه بچه ها به زمین چمن مدرسه مى روند و با هماهنگى مسئولان مدرسه به بچه ها این فرصت را مى دهد که هرکدام به او یک پنالتى بزنند و ...

ایکر کاسیاس ۲ ساعت و نیم در آن مدرسه مى ماند تا تک  تک بچه هاى بیمار آن مدرسه به او پنالتى بزنند و ...؟

تـــــوبـــــه نــــصـــوح

 نَصوح مردى بود شبیه زنها، صورتش مو نداشت و پستانهایى برجسته چون پستان زنها داشت و در حمام زنانه کار مى کرد.
او سالیان متمادی بر این کار بود و از این راه هم امرار معاش می‌کرد و هم ارضای شهوت.
گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار اخگرشهوت، او را به کام خود اندر می‌ساخت و کسى
از وضع او خبر نداشت و آوازه تمیزکارى و زرنگى او به گوش همه رسیده و زنان و دختران رجال دولت و اعیان و اشراف
دوست داشتند که وى آنها را دلاکى کند و از او قبلاً وقت مى گرفتند تا روزى در کاخ شاه صحبت از او به میان آمد.
دختر شاه مایل شد که به حمام آمده و کار نَصوح را ببیند.

ادامه مطلب ...

شیخ

 روزی شیخ به انیشتین فرمود: یا انیشتین.
 انیشتین رویش را برگرداند و گفت:بله.
شیخ فرمود اول صدایم را شنیدی یا مرا دیدی؟
انیشتین گفت اول صدایتان را شنیدم.
 شیخ فرمود پس چرا می‌گویی سرعت نور از صوت بیشتر است.
 انیشتین از تئوری خود پشیمان شد و فوراً برای اسلام apply کرد !!!
=================
 روزی مردی سراغ شیخ آمد و گفت: یا شیخ، من با زنی همکار هستم و در موقع کار دست و بدنمان به هم میخورد. تکلیف چیست؟

ادامه مطلب ...