محمد لینوکس

همه چیز به غیر از لینوکس!

محمد لینوکس

همه چیز به غیر از لینوکس!

قراداد سلفیه‎

واسه خوندن همه جوونای ایرانی
زیبا وخواندنی ولی یکم طولانی
ازدستش ندین چون خیلی جالبه!


دختره یهویی وسط صحبتهاش با
یکی جوش آورد و دم پله های سِلف دانشگاه میخواست مقنعه ش رو دربیاره! هی داد میزد و حرف میزد!!! داد میزدا ؟! داد هم نه!
دااااااااااااااااااااد!!
 گوش کردم بین حرفاش اینا رو
فهمیدم: من آزادی
مطلق میخوام!
دوست دارم هر کاری که دلم خواست بکنم! هر جور دلم خواست زندگی کنم! هر رنگی دلم خواست! هر مدل لباسی دلم خواست! اصلا دلم میخواد همینجا مقنعه م رو در بیارم! (یهویی
درآورد!) دوست دارم همینجا هر
کاری دلم
خواست بکنم! بسه دیگه! چرا نمیذارین آزاد باشم؟؟
بعد زد زیر گریه! البته
خیلی کم! هیشکی جرات
نمیکرد نزدیکش بشه! حتی دخترا ! رفتم جلو! سلام کردم! جوابم رو نداد! مقنعه ش رو از روی زمین برداشتم و
دادم بهش و گفتم: میدونم خیلی زمان خوبی واسه حرف زدن نیست! ولی
چند تا سوال میپرسم، اگه منطقی نبود، من خودم همینجا همه لباسهام رو در میارم!
چشاش گرد شد! سرش رو آورد بالا و من رو نگاه
کرد !
من، یه لباس نخی و سفید بلند
و یقه گرد تنم بود(از این سه دکمه ها) و شلوار کرم روشن کتون با کفشای پارچه ای
قهوه ای!
گفت: اگه لباساتو در نیاوردی چی؟ گفتم: جلوی همه تف کن تو صورتم! منتها قبلش مقنعه ت رو سرت کن! تا بتونم باهات حرف بزنم! اینجوری نمیتونم!
انگار یه فرصت مناسب گیر
آورده باشه واسه خالی کردن دق و
دلیش، بلند شد و مقنعه ش رو سریع سرش کرد !
توی این فاصله بچه های حراست اومدن و دیدن من وایستادم روبروش اونا جلو نیومدن…دور
تا دورمون پر شده بود از بچه های دانشکده های مختلف !
گفت: خب؟ شروع کن! گفتم: من این قول رو دادم که همه لباسامو دربیارم! ولی
اگه حرفم منطقی
بود چی؟!
گفت: تو بگو؟ گفتم: تا هر وقتی که توی این دانشگاهی، کسی حتی یه لاخ موی تو رو نبینه! گفت: قبول و دستش رو آورد جلو تا دست بده !
گفتم: مینویسیم که احتیاجی به
دست دادن هم نباشه! گفت: قبول! و
یکی از بچه ها سریعا نوشت قرارداد رو و هر دو مون با چهار تا شاهد امضا کردیم و
اسمش رو گذاشتیم *قرارداد
سلفیه *!
بهش گفتم: فرض کن توی یه اتاق تنها هستی! و اتاق مال خودته! خب؟ و توی
این اتاق، آزادی
مطلق داری !رنگ دیوار رو چه رنگی میکنی؟
گفت: همه ش رو صورتی میکنم! گفتم: حالا من هم میام و
ساکن این اتاق میشم! و اتاق میشه مال هر دوی ما! و همه دیوار رو به سلیقه خودم سبزش میکنم! تو صدات در نمیاد؟ به من گیر نمیدی؟
گفت: معلومه گیر میدم! نمیذارم
رنگ کنی! چون باید صورتی باشه دیوارا ! گفتم: خب اون اتاق مال منم هست! منم حق دارم هر رنگی دلم میخواد بزنم به در و دیوار
گفت: خب تو نصفه
خودت رو سبز
کن منم نصفه خودم رو صورتی!
گفتم: آهان! پس اینجا ما یه مرزی
داریم بین صورتی و سبز که وسط اتاقه درسته؟ گفت: آره گفتم خب حالا حسین، رفیقم، اونم میاد توی همین اتاق و میشیم سه نفر،
و اون از رنگ آبی خوشش میاد! حالا تکلیف چیه؟
گفت: خب اتاق رو تقسیم بر سه میکنیم! و سه تا رنگ مختلف میزنیم! گفتم: پس با این حساب تو توی رنگ زدن در و
دیوار اتاق، دیگه نمیتونی سلیقه ای عمل کنی درسته؟
گفت: آره. گفتم: نمونه بزرگ این اتاق، این
دنیاست!  اگه قرار
بود هر کسی توی این دنیا آزادی
مطلق داشته
باشه که مردم باید همه همدیگه رو میکشتن تا یک نفر بالاخره بمونه تا معنی بده آزادی مطلق ! و الا
اگه یه نفر شد دو نفر، دیگه چیزی به اسم آزادی مطلق وجود نداره!  چه برسه به الان که چند
میلیاردیم! یعنی تقابل
آزادی های مردم، ایجاد مرز میکنه و مرز،
یعنی پایان مطلق بودن!قبوله؟
سرش رو انداخت پایین و فکر
کرد و زیر لب گفت: قبوله!  گفتم: یه سوال! من میتونم توی یه
اتاق عمل جراحی قلب باز با لباس خودم برم؟ یا باید اونجا لباس مخصوص بپوشم و مواظب
کارام باشم؟
گفت: معلومه دیگه باید طبق
قانون اونجا عمل کنی! هر
جایی یه قانونی داره!گفتم:
صرف نظر از رد شدن چیزی به نام آزادی مطلق، دانشگاه هم یه جاییه که قانون
مخصوص خودش رو
داره دیگه…درسته؟
دوباره سرش رو انداخت پایین و
زیر لب گفت: درسته! گفتم: نمونه بزرگ دانشگاه به عنوان یه جای خاص که یه قانون خاص داره، کشورمون
ایرانه! و صرف نظر
از دین و دستوراتش! به عنوان یه جای خاص، قانون خاص خودش رو داره! درسته؟
این بار خیلی آروم تر گفت: درسته!
گفتم: میبینی؟ اگه من توی یه
اتاق عمل، دوست دارم با لباس خودم باشم، باید اتاق عمل رو ترک کنم!چون طبق گفته خودت، هر
جایی قانون خاص خودش رو داره! و همینطور
اگه توی ایران بخوام مقنعه م رو دربیارم، باید از ایران برم بیرون!! چون ایران، قوانین خاص خودش رو داره!
چیزی نگفت!
گفتم: خانم رحیمی، خدا هم به عنوان خالق ما همین رو به ما گفته!
گفته تو اگه جایی رو پیدا کردی که جزو املاک و دارایی های من نبود، و جایی
رو پیدا کردی که از دید من پنهان بود،
و جایی رو پیدا کردی که دست من بهت نمیرسید،
برو هر کاری که دوست داری بکن! ولی تا وقتی در محضر من هستی و زیر
نظر من، باید
به قانونی که من میگم عمل کنی !و خب
البته همه عالَم، محضر خداست!  و حجاب هم دستور خدا !
اگه جایی رو پیدا کردی که
تونستی از دست منه خدا فرار کنی و دیگه بنده م
نباشی و منم نبینمت و صدات رو نشنوم،
مقنعه ت که سهله، کلا برو
خودتو آتیش بزن !ولی تا
وقتی بنده منی و من خدای تو ام، اون باش که من میگم…
دیگه هیچی نمیگفت! فقط سکوت
بود و فکر…گفتم: هر وقت دوست داشتی بیا بهت
بگم دایره حکومت خدا، از کجا تا کجاست…
نه تنها تا وقتی دانشجوی
دانشگاه ما بود، که حتی چند وقت پیش هم که توی خیابان دیدمش، حجابش کامل کامل بود… منو دید و با اشاره دست از دور اشاره کرد بالای سرش و با اشاره گفت : خدا
اون بالا داره منو میبینه!بعد
دست زد به مقنعه ش و خندید و رفت...

نوشیدن آب خیلی سرد عامل چرب شدن کبد

از زمانی که یخچال های فریزر و استفاده از یخ افزایش یافت به همان میزان نیز ابتلا به کبد چرب هم بیشتر شد.

عضو هیئت مدیره انجمن طب سنتی ایران هشدار داد: مصرف آب خیلی سرد( همراه با یخ زیاد)، منجر به ضعیف شدن تدریجی کبد و در نهایت بروز کبد چرب می شود.

دکتر مامک هاشمی ضمن اعلام این خبر گفت: در واقع از زمانی که یخچال های فریزر و استفاده از یخ افزایش یافت به همان میزان نیز ابتلا به کبد چرب هم بیشتر شد.

وی در خصوص دیگر مضرات آب خیلی سرد همراه با یخ زیاد گفت: مصرف آب خیلی سرد منجر به ناباروری و ضعف قوای جنسی می شود و بر اعصاب و روان نیز تأثیرات بدی می گذارد.

متخصص طب سنتی با اشاره به این که آب باید به اندازه عطش نوشیده شود نه بیشتر گفت: برخی افراد که خود را مجبور به خوردن آب زیاد می کنند دچار ضعف در معده و دیگر اعضای بدن می شوند.

وی توصیه کرد: آب نباید ناشتا نوشیده شود زیرا بر خلاف تصور عموم، مضرات آن بیشتر از مزایای آن نیز می باشد.

هاشمی گفت: شب ها نباید آب به صورت ایستاده میل شود و در صورت تشنگی و بیدار شدن از خواب نیز به علت سردی بدن برای جلوگیری از آسیب رسیدن به دستگاه گوارش نباید حجم زیادی آب نوشید.?

ریش گذاشتن برای مردان مفید است یا مضر؟

ریش نوعی درمان طبیعی برای پیشگیری از پیری زودرس پوست صورت است.  بعضی‌ها گمان می‏ کنند ریش گذاشتن برای مردانی مناسب‌تر است که فرصت یا تمایل چندانی برای رسیدگی به خود ندارند درحالی که قاعده این است که آقایانی باید ریش بگذارند که زمان کافی برای رسیدگی به آن را دارند و در غیر این صورت شاید بهتر باشد ریش خود را بتراشند.
واقعیت این است که ریش گذاشتن فواید بسیار زیادی دارد؛ مثلا از نظر علمی به اثبات رسیده مردانی که ریش دارند، کمتر به سرطان پوست دچار می ‏شوند زیرا موی صورت میزان مواجهه پوست با اشعه‏ های مضر آفتاب را 90 تا 95 درصد کاهش می‏ دهد. در واقع ریش آقایان مثل ضدآفتاب عمل می‏ کند. هرچه تراکم ریش بیشتر باشد، SPF ضدآفتابتان بالاتر است. اشعه ‏های مضر آفتاب در خط مستقیم به پوست می ‏تابند. وقتی آقایی ریش دارد، اشعه‏ های آفتاب به موی صورتش برخورد کرده و می‏ شکنند درنتیجه به پوست آسیب نمی ‏رسانند.
یکی دیگر از فواید ریش، مرطوب نگه داشتن پوست است. ریش از خشکی پوست در مواجهه با نور آفتاب و باد پیشگیری می‏ کند. ریش و سبیل همچنین با پیشگیری از ورود هاگ و گرده گیاهان به دستگاه تنفسی، احتمال ابتلا به آلرژی‏های تنفسی را کاهش می‏ دهند. از همه مهم‏تر، ریش نوعی درمان طبیعی برای پیشگیری از پیری زودرس پوست صورت است.
ریش از پوست در برابر آسیب‏های محیطی مثل سرما و باد هم محافظت می‏ کند. پوست افرادی که ریش ندارند، در اثر مواجهه پوست با نور آفتاب، باد و سرما سریع‏تر خشک و چروکیده می ‏شود. افرادی که عادت به تراشیدن موی صورت خود دارند، معمولا دچار مشکلاتی از جمله عفونت فولیکول مو می‌شوند اما در افرادی که ریش می ‏گذارند، بروز این نوع مشکلات کمتر است.
نکته آخری که می‌خواهم به آن اشاره کنم این است که ریش در مردانی که دچار سرماخوردگی و گلودرد می‌شوند، تا حدودی می‌تواند نقش درمانگری ایفا کند و باعث گرم نگه‌داشتن گلو و بهبود سریع‏تر ‏شود.
اما تمام این فواید به شرطی به دست می‌آید که آقایان فرصت کافی برای رسیدگی به بهداشت ریش خود را داشته باشند. توصیه می‌شود روزانه ریش خود را با آب و شامپو بشویید، شانه کنید و در حد متناسب، اندازه آن کوتاه نگه دارید.

گوشه ای از فواید روانشناختی نماز نه فواید دینی!‎

گوشه ای از فواید روانشناختی نماز

نماز تنظیم کننده ی انسان است

* دوری از احساس پوچی و خلأ

*  هر چه به نماز اهمیت بیشتری داده شود  سایر موارد زندگی نیز اهمیت بیشتری پیدا میکند

*  هر چه نماز  سر وقت انجام شود فرد در زندگی و کار ادم منظم تری میشود و بلعکس  هر چه      نماز  دیرتر خوانده میشود سایر کارها نیز پشت گوش انداخته میشود و انجام نمیشود

*  هرچه نماز با دقت بیشتری خوانده شود سایر کارها نیز با دقت بیشتری انجام میشود به این صورت که حتی اگر در اعراب نماز دقت فرد در جملاتی که به کار میبرد یا در جملاتی که مینویسد

*  هر چه انسان در معنا و مفهوم نماز تامل بیشتری میکند در سایر کارها نیز تامل و فکر خواهد کرد

*   هر چه انسان در نماز افکار خود را کنترل نماید و افکار مزاحم را از خود دور نماید در سایر کارها نیز افکار مزاحم را ازخود دور میکند یعنی هرچه در نماز تمرکز بیشتری داشته باشیم در سایر کارها نیز تمرکز بیشتری خواهیم داشت

*  هر چه  انسان نماز را با اراده و جدیت بیشتر و محکم تری بخواند یعنی مثل ادمهای شل نباشد در سایر کارها نیز ادم با ارده تر و محکم تری خواهد بود

*   ایستادن در نماز باعث میشود اماده بودن به افراد القا شود

*  طولانی تر کردن نماز انسان را مقاوم تر می کند در برابر سختی ها و مشکلات

*  توجه داشتن به مهر در نماز باعث تمرکز کردن و عدم توجه فرد برروی موضوعات دیگر میشود

*  تکرار اذکار نماز از لحاظ صوتی باعث ارامش فرد شده باعث زندگی ارامتری میشود ودر هنگام کار باعث تخلییه اضطراب و استرسهای کاری میشود و خستگی انسان را برطرفمیکند

*  انجام به موقع و صحیح نماز اعتیاد انسان به کارهای روز مره را برطرف میکند

*  هرچه انسان در نماز  توجه به قدرت بزرگتری داشته باشد باعث میشود که دچار غرور کمتری شود و در سایر کارها نیز این حالت رو بیشتر پیدا  میکند واین بسیار خوب است چون غرور زیاد باعث نابودی انسان یا شکستن غرور میشود

*  هر چه انسان نماز را بر کارهای دیگر مقدم دارد  میفهمد در زندگی نیز کار های هست که بر دیگر اعمال تقدم دارد

*   برخواستن برای نماز صبح به انسان قدرت بیشتری در طول روز برای انجام کارها می دهد و قدرت انسان در ترک خواب بی موقع یا خواب رفتگی افزایش می دهد

*  هر چه انسان در شرایط و مقدمات نماز مانند وضو ودیگر اعمال تامل و دقت بیشتری داشته باشد میفهمد که برای هر کاری در زندگی باید مقدماتی را انجام دهد

*   اگر نماز را به صورت گروهی و منظم بخوانیم باعث میشود قدرت همکاری هر فرد نیز بالا برود

اگر فرد در نماز به امام جماعت اقتدا کند باعث میشود که درک کند که در هر کاری باید به مدیر یا رهبری نیاز دارد